باران جونم باران جونم، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

باران دل انگیز زندگیمون

خاطره سه شنبه 1 مهر و تولد نوگلم

 سلام دختر عزیزم مروز دیگه نزدیک ظهر تصمیم قطعیمو گرفتم  و به دکترم  زنگ زدم که تو بیمارستان باهنر وقت عمل برام بگیره. آخه عزیزم دوست داشتم طبیعی به دنیا بیارزمتون ولی نشد و آخه شما قصد بیرون اومدن نداشتی. چه روزا بود که من توی پارک بغل خونه مامان اینا پیاده روی رفتم بعضی وقتا صبح وبعضی وقتا بعد ظهر. ولی مگه شما بیرون اومدی. انگار نه انگار. آخرا انقد روغن کرچک خوردم . بازم نیومدی. چثقد چشم انتظاری بکشم. با گام های بلند تو پارک میدوییدم . هرکی نمیدونست فک میکرد من حامله نیستم. این روغن کرچک پدرمو در آورد . تموم د و رودم اومد بیرون الا شما. یادمه روز قبل از این که شما به دنیا بیای با مامان بعد ظهر رفتیم بیرون هفت حوض. روغن کرچک ...
24 آبان 1393
1